- ۱ نظر
- ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۷
را به حاشیه برده و آنها را فرسنگها از دنیای واقعیات دور میکند، با وجود آسیبهایی مانند تنهایی، دور شدن از یکدیگر و کمرنگ شدن صمیمیتها در محیط خانوادگی و ... چالشهایی مانند رواج گسترده شایعات، انتشار احادیث منتسب به معصومان علیهم السلام و سخنان منتسب به بزرگان -که بعضا جنبه ضدّتبلیغ دارد- را نیز ایجاد میکند، به گونهای که باورها و ارزشهای دینی در معرض خطرات جدی قرار میگیرند.
با توجه به اینکه امروز حضور در فضای مجازی و فعالیت در شبکههای اجتماعی به امری اجتنابناپذیر تبدیل شده و از سوی دیگر ما با پدیدهای به نام انتشار شایعات متعدد اعم از دینی و غیردینی در این فضاها روبهرو هستیم، چگونه میتوان میان استفاده از این ابزار و مصون کردن باورها، ارزشها و اعتقادات تعادل برقرار کرد، به گونهای که با حضور در فضای مجازی، باورها و سبک زندگیمان دستخوش آسیب و خدشه نشود؟
- اگر چه کنترل کردن فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کم و بیش غیرممکن است، اما میتوان برای کمتر شدن آسیبهایی که از این ناحیه به کاربر منتقل میشود، بویژه در زمینه پخش و انتشار شایعات و سخنان بی پایه و اساس، راهکارهایی را به کار بست و پیشنهاد کرد؛ از جمله آنکه در این راستا باید فرهنگسازی کرد و عوامل مؤثر فرهنگی را به کار گرفت. بنابراین، نهادهای فرهنگی مانند روحانیت میتوانند در این رابطه نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا کنند و حضور جدیتری در این فضا داشته باشند. تصور کنید اگر تنها یکصد هزار روحانی و طلبه در کشور داشته باشیم و هر کدام روزانه تنها یک روایت و نکته ارزشمند و معتبر دینی را در شبکههای اجتماعی نشر دهند چه حجم عظیمی از اطلاعات و ارزشهای دینی بسادگی و در کمترین زمان نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان تبلیغ میشود.
با توجه به شرایط امروز و نفوذ شبکههای اجتماعی در خانوادههای ایرانی به عنوان عضوی ثابت و تعطیل ناپذیر، آیا نمره حضور روحانیت در این فضاها قابل قبول است و توانسته تأثیر مثبت داشته باشد؟
- متأسفانه باید گفت افرادی که دغدغه دین و ارزشهای اسلامی و بومی را دارند، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را که امروز بازار حضور آنها در جامعه داغ است، جدی نگرفته اند و در آن حضور آنچنانی ندارند. این در حالی است که از این فضا و امکانات میتوان به نحو مطلوبی نیز استفاده کرد و آن را ظرفیت عظیم و بزرگی برای نشر آموزههای دینی و بومی به شمار آورد. بنابراین، روحانیت با یک ساز و کار ساده میتواند از این فرصت استفاده کند و با برنامههای جدی، منظم، منسجم و تحلیلی به این فضا ورود جدی داشته باشد و ضمن مقابله با شایعات، سخنان غیرمنطقی و غیرعقلانی و نسبتهای ناروایی که به دین وارد میشود، به نشر و ترویج ارزشهای انسانی، الهی و ملی بپردازند و مطالبی در این عرصه عرضه کنند که مبتنی بر متون قطعی بوده و سند آنها خالی از اشکال باشند. البته نباید فراموش کرد که متاسفانه گاه ما با فناوریهای جدیدی که وارد زندگیمان میشوند، برخوردهای غیرمنطقی و غیراصولی داریم، به عنوان مثال فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای هوشمند تلفن همراه از جمله ابزارهایی است که غالبا به دیده تهدید به آنها نگریسته ایم تا فرصت، در حالی که میتوان از این امکانات استفاده مطلوب و قابل قبول داشت.
او از گناه اجتناب کرد و رفت با یک درهم یا دیناری خود را شست و تمام شد،
اما در مقابل، پروردگار عالم به او چهها که نداد! طوری شد که هرجا میرفت
بدون این که عطر بزند، بدنش بوی عطر میداد. تعبیر خواب پیدا کرد،
ریاضیدان شد. یک شاگرد بزاز از گناه اجتناب کرد، خدا مقامی به او مرحمت
کرد که همان مقام مخلصین است.»
تا چندی پیش نگاتیو کالای گران و خاص بود که نه ارزان بدست می آمد و نه ارزان مصرف می شد. محدودیت داشتن نگاتیو، عکاسی را به هنر تبدیل کرده بود. چشم عکاسان باید سوژه و قاب را با وسواس می جست و انتخاب می کرد. بنابراین هر چیزی شانس آنرا نمی یافت که به «عکس» تبدیل شود. بنابراین عکس امری همه جایی و همگانی نبود و کم و بیش به بخشی از حوزه ی فاخر مصرف فرهنگی مربوط می شد. حتی آنهنگام که بنابود یادگارهایی از اشخاص بر روی دیوار یا طاقچه قرار بگیرد، آیینی از آماده سازی و ژست های تعریف شده طی می شد؛ چون احتمال تکرار و تعدد آن آسان نبود.
با دیجیتال شدن عکاسی، تولید و مصرف عکس آنچنان آسان و هرجایی شد که به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شد. گوشی های تلفن همراه و نرم افزارهای موبایلی جزءجزء زندگی را قاب بندی می کنند و به اشتراک می گذارند. به نوعی عکس به زبان بی زبان گفتگو و تعاملات میان فردی بدل شده و جای متن و مفهوم را گرفته است. زندگی انباشته از عکس و تصویر چگونه باید ادراک شود؟ در این میان «اینستاگرام» با جذابیت رو به تزاید خود، تصویری جدید از دنیایی است که زندگی به روایت عکس را در خود جای داده است. اما رمز و راز این جاذبه چیست:
سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم 'مشتی خاک'
که ممکن بود 'خشتی' باشد در دیوار یک خانه
یا 'سنگی' در دامان یک کوه
یا قدری 'سنگ ریزه' در انتهای یک اقیانوس
شاید 'خاکی' از گلدان
یا حتی 'غباری' بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای' نهایت' برای' شرافت' برای' انسانیت'
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : ' نفس کشیدن ' ' دیدن ' ' شنیدن ' ' فهمیدن '
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای' قرب ' برای' رجعت ' برای' سعادت '
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به' انتخاب ' به' تغییر ' به' شوریدن ' به' محبت '
وای بر من اگر قدر ندانم…
ای اهالی آخر زمان!
ای مردم ژرف اندیش!
روزانه چندین بار توحید را میخوانیم.
چقدر از این سوره میدانیم؟
در شأن نزول این سوره از امام صادق(ع) چنین نقل شده: «یهود از رسول الله(ص) تقاضا کردند خداوند را برای آنها توصیف کند، پیغمبر(ص) سه روز سکوت کرد و پاسخی نگفت، تا این سوره نازل شد و پاسخ آنها را بیان کرد.»
منبع:موعود