این روز های دلم
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ق.ظ
این روزها حرف دلم را نمی فهمم
لجبازی میکند با من
بیقرار بیقراری هایی است که چند روزی سراغش نیامده
مدام سرزنشم میکند
طالب چیزیست که نمیدانم
کودک بی تابی شده که برای آرام کردنش به هر دری زده ام
عطشی دارد که توان سیراب کردنش در من نیست
دل است دیگر، طبیبش را میخواهد
و قصور همیشه از من است
الهی
شنیده ام که فرموده ای چه کنم با مشتی خاک مگر بیامرزم
طبیبم
دلی که جز با تو آرام نگیرد را چه نیاز به پادشاهی
خدایا
آنچنانم کن که خود رضایی
- ۹۴/۰۷/۲۸